هفته دوم عید با پرهام
عزیز دل مادر ، هفته دوم عید قرار بود دایی محمود ،شیوا جون و رهام جون از تهران بیان.آماده اومدنشون بودی.تا بهت میگفتم دوس داری بریم پیش رهام جون؟ دستای خوشگلتو به علامت 10 میاوردی بالا و سریع می گفتی 10(یعنی ده تا دوس داری که بریم پیشش) اینقدر که مهربونییییییییی.همه رو دوست داری وقتی که اومدن اینقدر خوشحال شدی که نگو.دیگه به عکس رهام نیگاه نمی کردی تا هر کی ازت می پرسید پرهام رهام کو؟ سریع اشاره میدادی به خودشو می گفتی :اینا.اون چند روز هر جا که می رفتیم با هم بودیم.روزی که همه با هم ناهار خونه خاله شهین اینا بودیم مینا باهاتون کلی بازی کرد.جفتتون عاشق مینا هستید.تا وقت رفتن مینا م...
نویسنده :
خودم
3:14